برگزاری کارگاه «سینمای هنری ایران و لهستان» در پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر
پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر عصر روز دوشنبه ۱۱ آذر ماه، میزبان هفته فیلم لهستان بود.
به گزارش هنر و تجربه، در ابتدای این برنامه و پیش از نمایش فیلم«پاپوشا» معاون سفیر لهستان در تهران چند دقیقهای با تماشاگران صحبت کرد.
او ضمن خیرمقدم به حضار در مورد هفت فیلمی که در این هفته به نمایش درمیآیند، عنوان کرد:«این فیلمها لهستان معاصر را از دیدگاه مشکلات و دوراهیهای مهم به تصویر میکشند با طیفهای متفاوت و گونه، روایت و تکنیکهای مختلف. این فیلمها تجسم احساس والا و بسیار شخصی زیباییشناسی، حساسیت و همدردی هستند. فیلمهایی که توسط بهترین فیلمسازان لهستانی از جمله یوآنا کاس کراوزه، آگنیشکا هولاند،آندژی وایدا ساخته شدهاند. امیدوارم این فیلمها شما را به لهستان معاصر، درصحیحترین و صمیمیترین معنای خود نزدیکتر کند.این فیلمها تنها درباره لهستان نیستند به نوعی هفته فیلم لهستان یک گفتوگو است.درباره ارزشهای تعالیبخش و خواستهای بشریای که ورای فرهنگ و دین برایمان آشنا هستند».
و در ادامه با اشاره به داستان فیلم «پاپوشا» و جوایزی که در عرصه بینالمللی کسب کرده از اکران این فیلم درکنار شش فیلم دیگر لهستانی در سه شهر تهران، اصفهان و شیراز گفت و افزود :«مایلم تا از موسسه سینمایی هنروتجربه و همچنین تمامی مسئولین این سه شهر بابت کمک به برگزاری این رویداد تشکر کنم. تشکر ویژهام را معطوف میدارم به مدیریت موسسه هنروتجربه آقای جعفر صانعی مقدم وهمچنین خانم الهه گودرزی مدیر اموربینالملل موسسه هنروتجربه بابت حمایت و همکاری بینظیرشان».
در ادامه این مراسم، فیلم «پاپوشا» به نمایش درآمد و بعدازآن کارگاه «سینمای هنری ایران و لهستان» با حضوریوآنا کاس کراوزه و رضا درمیشیان با ترجمه سپهرسلیمان برگزار شد.
رضا درمیشیان درباره شرایط تولید فیلم در ایران گفت:«فیلمسازی در ایران در مجموع با اجازه همراه است، یعنی اجازه برای اینکه فیلمت را بسازی، پروانه ساخت و نمایش بگیری و… در ایران تولید فیلم آنقدر گران شده که فیلمسازی مستقل تقریبا از بین رفتهاست. بازیگران هم اغلب به پروژههای بزرگ و دولتی میپیوندند و فیلمهای هنریتر با بازیگران ناشناختهتر ساخته میشوند. البته این مربوط به فقط بازیگر نیست بلکه جریان سرمایهداری و پولهای دولتی همه چیز را گران کرده است به طوری که یک جوان علاقهمند یا کسانی که سالهای زیادی در این کار بودهاند، نمیتوانند فیلم بسازند».
کراوزه در واکنش به این سخنان درمیشیان عنوان کرد:«فیلمسازی درایران دشوار به نظر میرسد اما اگر خوشحال میشوید بگویم در لهستان هم وضعیت همین طوراست. به هرحال برای فیلمسازی شما نیاز به بودجه دولتی دارید و من نمیدانم وضعیت ایران چطور است اما مشکل ما در لهستان با توزیعکننده است.درواقع شما پول را گرفته و فیلمتان را ساختهاید اما توزیع کننده میگوید چون تماشاگر ندارد آنرا پخش نمیکند. الان تلاش ما در لهستان بودجه گرفتن برای توزیع است. توزیعکننده به فکر پول است و کسی برای اکران فیلم هنری اشتیاقی ندارد».
در ادامه این بحث، رضا درمیشیان با اشاره به تنزل سلیقه اکران درباره توزیع و اکران در سینماهای ایران توضیح داد:« اکران سینماها به دست سلیقههای نازل افتاده است و مدیریت سینمایی کشور هم نمیتواند کاری بکند. روزگاری در این سینما «لیلا»،« پری»،« طعم گیلاس» و…اکران میشد و پرفروش بود اما الان در ایران با جریانی طرف هستیم که خودش فیلم را تولید و توزیع میکند و سینمای ایران به سمت سینمای پاپ کورنی پیش میرود. البته سینما به همه نوع فیلمی احتیاج دارد اما این روند موجب دلزدگی فیلمسازان ایرانی میشود. سینمای عامه پسند لزوما سینمای بدی نیست و منظورم از سینمای پاپ کورنی سینمایی است که محتوا ندارد».
کارگردان «پاپوشا» در ادامه این نشست به فاصله سینمای هنری و سینمای آمریکایی درهمه جای دنیا اشاره و تاکید کرد:«با رونق سینمای دیجیتال شرایط بدترهم شدهاست. به نظرم باید شخصی که وارد سینما میشود از همان ابتدا خواسته و هدف خود را بشناسد.ما در دوران عبور از لهستان کمونیست به لهستان معاصر، خوشحال بودیم ولی هنر بیان سینمایی را از دست دادیم،متاسفانه کیشلوفسکی مرده بود و کسی جایش را نگرفتهبود. اما الان سینمای ما در درخشانترین وضعیت خود است. به نظرم حضور سینمای پاپ کرونی هم لازم است تا سلیقههای متفاوت رشد کنند و از دل آن فیلمها هم گاهی میشود ایدههای خوبی به دست آورد.
در دنیای مصرفگرای امروز ارزشهای انسانی جور دیگری نمود مییابد.باید برای آنچه میخواهیم بجنگیم باید درک کنیم که آیا به دلیل مشکلات بیرونی است که فیلم من ساخته نمیشود یا فکرها و درونیات خودم. همیشه به دانشجوهایم میگویم تهیهکننده واقعی کسی است که اگر میز را ترک کند آن فیلم ساخته نمیشود. به نظرمن وضعیت سینمای امروز ایران عالی است اما اگر کسی سعی میکند به فیلمسازی ضربه بزند، این مشکلی مقطعی است».
این نشست با صحبتهای درمیشیان درباره وضعیت اکران در سینمای ایران ادامه یافت:« همه کشورها مبنای اکرانشان فروش است، فیلمی که میفروشد روی پرده میماند اما در سینمای ایران بهترین اکرانها متعلق به بعضی آدمهاست. تعدادی از فیلمها هم در ایران با تک اکران نابود میشوند و گاهی اکران کاری میکند که یک فیلمساز دیگر نتواند فیلم بسازد، با این حال فیلمسازان ایرانی کار خودشان را میکنند. آنچه شما از سینمای ایران میبینید و میگویید خوب است فقط ۲۰ درصد غنای سینمای ایران است. شما با یک کشورغنی از ادبیات و فرهنگ طرف هستید، فکر نمیکنم در خیابانهای هیچ کشوری شعر ( فال حافظ) بفروشند. ما در ایران در شرایطی هستیم که مردم تشنه این فرهنگ غنی هستند اما نمیتوانند به آن دسترسی بیدا کنند. امروز با دو دسته فیلمساز طرفیم داخل ایران و خارج ایران و میبینیم آنهایی که خارج از ایران درباره ایران فیلم میسازند، پیشی گرفتهاند چون آزادانه فیلم میسازند».
در بخش دیگری از این برنامه کراوزه نیز به سختی فیلمسازی در لهستان اشاره داشت: «ما در لهستان هم برای تولید چنین فیلمهایی مشکل مالی داریم. برای «پاپوشا» سه تهیهکننده عوض کردم یا برای فیلم دیگرم که میخواستم درروآندا بسازم،هشت سال دنبال تهیه کننده بودم. به نظرم ما با اراده میتوانیم مشکلات مان را حل کنیم. درلهستان حتی کسانی که معروف هستند هم مثل تازه کارها با آنها رفتار میشود و اگرمشکلات حاد مالی پیش بیاید، همیشه گزینه ساخت فیلم تجاری وجود دارد من البته تجاری اجتماعی میسازم. من برای ساخت فیلمم خانهام را رهن بانک گذاشتم. به نظرم فیلمساز بودن به معنی مثل سلبریتیها زندگی کردن و از این جشنواره به آن جشنواره رفتن و آبمیوه نوشیدن نیست. باید راهت را انتخاب کنی و ادامه بدهی تا تمام شود. ما در لهستان سالی ۵۰ فیلم تولید میکنیم که تازه نیمیاز آنها هم با مشکل اکران مواجه هستند».
در ادامه این نشست تماشاگران سوالات خود را مطرح کردند. رضا درمیشیان در پاسخ به این پرسش که چطور فیلممان را بسازیم؟ جواب داد:«به نظرم هیچوقت نباید منتظر باشید تا بودجهای برایتان فراهم شود تا فیلم بسازید باید خودتان بگردید و دری پیدا کنید و فیلمتان را بسازید.اگر دوربین الکسا نداری، دوربین موبایل که هست فیلمت را شروع کن.مثلا فرمولی برای خودت پیدا کن که بتوانی با دوستانت در یک اتاق فیلمت را بسازی.من آرتیستهای زیادی را میشناسم که خیلی با استعداد بودند اما آنقدرایدهآل گرا بودند که نتوانستند کارشان را به سرانجام برسانند.«بغض» را در ترکیه همین طور ساختم و بیشتر فیلمهای دیگرم را. پس فکر کن و پیش برو».
کراوزه در پاسخ به یکی از تماشاگران در مورد راهکارهای تولید فیلم مشترک در سینمای لهستان و ایران توضیح داد: «فکر کنید شرایط مهیا است و میخواهم فیلمی مشترک با رضا درمیشیان بسازم، من با استفاده از اسمم در لهستان پولی از دولت میگیرم اما بزرگترین مشکل انتقال این پول است. وقتی شما از دولت لهستان برای فیلمسازی پول میگیرید، احتیاجی به بازپرداخت آن نیست، برای همین است که خیلی از کشورها مشتاق تولید مشترک با لهستان هستند اما حالت دوم برعکس است یعنیطرف ایرانی باید ثابت کند، پولی برای ساخت فیلم دردست دارد و باید بخشی از تولید فیلم را در لهستان انجام دهد مثلا از هنرپیشه لهستانی استفاده کند».
این کارگردان در ادامه ضمن تأکید سختی جمع آوری پول در مرحله پیش تولید عنوان کرد:« حتی هانکه هم با مشکل بودجه طرف است هرچند بعدا فیلمش در فروش خارجی پولش را درمیآورد اما در پیش تولید دچار مشکل میشود. هیچ ویژگیای حتی اسم و شهرت هم در دنیای امروز نمیتواند یک فیلمساز را محافظت کند الان ما در جهانی زندگی میکنیم که همه مسایل با اقتصاد گره خورده است.در لهستان فیلمها اکثرا لوباجت هستند اما ما ماکروباجت هم داریم یعنی فیلمهایی که با ۱۵۰۰ یورو تولید میشود. من به دانشجویانم میگویم اگر شما میتوانید با این پول فیلم بسازید هرگز به دنبال تولید مشترک نروید چرا که تولید مشترک سه سال زمان میبرد و در این سالها مشخص نیست وضعیت چگونه خواهد شد. به نظرم این وظیفه فیلمسازان بزرگ است که از فیلمسازان جدید حمایت کنند».
درپایان این نشست رضا درمیشیان از مرحوم عباس کیارستمی یاد کرد که همواره او را مورد حمایت خود قرار داده بود.