نشست نقد و بررسی فیلم «زنانی با گوشوارههای باروتی» در پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر
پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان در بیستمین روز از آبان ماه میزبان نمایش مستند«زنانی با گوشوارههای باروتی» بود. بعد از نمایش فیلم در ساعت ۱۷ جلسه نقد و بررسی آن برگزار شد. مهمان این برنامه رضا فرهمند کارگردان فیلم بود.
در ابتدای جلسه فرهمند از شکلگیری ایده مستندش گفت: «بخشی از ایده این فیلم به خاطر تجربیاتم در حوزه زنان به وجود آمده است و بخشی دیگر از آن به دلیل تحقیقات میدانی بود که قبل از سفر اولم به عراق در مورد فیلمهای تولید شده در عراق انجام داده بودم. البته میدانستم درعراق و جنگ با داعش و در حوزه زنان هیچ فیلمی ساخته نشده است. به دلیل فیلم قبلی که در مورد مهاجران عراق و سوریه در اروپا کار کرده بودم، میدانستم باید به سراغ کمپهایی بروم که از خانوادههای داعش به جا مانده است. در سفر اول هم فکر نمیکردم با یک خانم مواجه شوم و آشنایی با خانم نور، کاملا اتفاقی بود.در واقع ناگهان یک خانم خبرنگار را بین ۴۰ تا ۵۰ مرد خبرنگار دیدم و گفتم این خودش است و به یک موضوع استثنایی درعراق رسیدهام. چون زمان کم بود و در منطقه جنگی بودیم و شرایط در حال تغییر، همان شب با ایشان صحبت کردم و قرار شد یک مدتی را به صورت میدانی در کنارهم در شرایط جنگی بگذرانیم. صبح که جنگ شروع میشد با هم به منطقه جنگی میرفتیم و فیلم میگرفتیم. این روند دوماه طول کشید و همزمان هم تدوین در تهران انجام میگرفت».
در ادامه این نشست سوالی پیرامون تجاربی که این کارگردان از این مستند کسب کرده، مطرح شد. فرهمند با اشاره به اینکه اولین باری بود که جنگ را میدیده و هیچ تجربهای از آن نداشتهاست، به این سوال پاسخ داد:«رفتن به منطقه جنگی تجربه شگرفی بود. در روز اول فیلمبرداری پایم پیچید و آتل بستم و روی همان پا راه میرفتم. یک جایی تصمیم گرفتم که در جو جنگ قرار داشتن را فراموش کنم و کاملا آگاهانه فیلمبرداری کنیم و فیلم برای خودش ساختار داشته باشد و بدانیم چه میخواهیم و فیلم قرار است از کجا شروع کند و به کجا ختم شود. این برایم تجربه خیلی مهمی بود که در وسط یک بحران، همه چیز را فراموش کنی و تصمیم بگیری فیلمت را بسازی، ژانرت را انتخاب کنی و قالب فیلمت را پیدا کنی. ساختار این فیلم رپورتاژ داکیومنت است. با اینکه این ساختار را دوست ندارم اما احساس کردم فقط این ساختار در وسط آن انفجارها قابل اجرا است. بنابراین اینکه ساختار بداهه نیست و فکر شدهاست برایم مهمترین تجربه بود».
نکته دیگری که در این نشست عنوان شد به سفارشی بودن یا نبودن این فیلم اشاره داشت، کارگردان «زنانی با گوشوارههای باروتی» در این مورد توضیح داد:« وقتی میخواهیم در مورد سفارشی بودن یا نبودن فیلمی صحبت کنیم، باید ابتدا فیلم را ببینیم.تاکنون شاید یک میلیون فیلم در مورد جنگ داعش ساخته شده اما آیا این فیلم معیارهایی که آن فیلمهای سفارشی دارند را دارد؟ یکی از بزرگترین افتخارات این فیلم نشان دادن آزادی آدمهاست. مثلا عدهای در این فیلم موافق داعش هستند، در صورتی که اگر این فیلم سفارشی بود، نمیشد این صحنهها را نشان داد. این فیلم به شدت آزاد است و هیچ پیوند سیاسیای به آن متصل نیست. ما با این فیلم با همه طیف مخاطب ارتباط برقرار میکنیم. به نظرم در هر فیلمی حتی کوچکترین جهت گیری سفارشی به چشم میآید. فیلمهای سفارشی مخاطبان خاص خودشان را دارند اما این فیلم درهفته منتقدان لوکارنو به نمایش درآمد و توانست نظر همه قشر مخاطبی را به خود جلب کند. گردشی که این فیلم در کل دنیا دارد و تعداد زیاد جشنوارههای که شرکت میکند، نشان از آزادی آن دارد، فیلم واقعا رها است».
در ادامه این نشست، رضا فرهمند در مورد شخصیت نور خبرنگار فیلمش هم گفت:«او یک فعال اجتماعی است که در فیس بوک فالوورهای زیادی دارد و از جنگ با داعش خبر تهیه میکرد و به جاهای مختلف میداد. او با موسسه یا فرد خاصی به صورت دائم و ثابت همکاری نمیکرد و هیچکس را هم قبول نداشت. خانم نور یک ژورنالیست حرفهای و مادر پنج فرزند است، البته من زیاد وارد زندگی خصوصیاش نشدم ما صبح به صبح پیش از شروع تصویربرداری،در مورد سکانسها و اتفاقاتی که در آن لوکیشن قرار بود بیافتد با هم گپ میزدیم و او بدون هیچ غلطی مسیر را پیش میرفت. نور بیشتر توجهش روی میدانهای جنگی بود، تقابل ذهنیت من و نور و موضوع انسانی فیلم، او را به کمپها کشاند».
از رضا فرهمند در ادامه جلسه درباره کار جدیدش سوال شد، او عنوان کرد:«حدود بیست روز است که در حال تحقیق بر روی سوژهای با موضوع زنان در کابل افغانستان هستم. دو بار به آنجا رفتهام و امیدوارم بتوانم این مستند را بسازم. هرچند از نظر فصلی کمی دیر شده و معمولا در این زمان در حال تدوین کار هستم.طی دوسال اخیر تولید فیلمهایم را در شهریور شروع و در پاییز تدوین میکنم».
او در همین ارتباط در پاسخ به این پرسش که چرا در ایران فیلم نمیسازد،گفت:«این پرسش خیلی از دوستانم هم هست. حدود دو ماه صرف این کردم که سوژهای در ایران پیدا کنم و همین جا فیلم بسازم. یک سوژه با این ویژگی که دردی مختص آن آدم باشد و متعلق به هیچ کس دیگر نباشد. شما وقتی در سوریه ، عراق ، لبنان، هند و …. کار میکنید با درامهایی مواجه میشوید که مختص به همان جا است و متعلق به هیچ جای دیگری نیست. در ایران اما درامهای انسانی که با آن مواجهیم اصولا درامهایی مشابه جاهای دیگر دنیا هستند. همین اتفاق باعث میشود، مستندهای ایرانی در جشنوارههای بینالمللی خیلی دیده نشود. سوژههای مشترک بین همه کشورها مثل فقر، اعتیاد ، حقوق زنان و غیره مسائل رایج در تمام دنیا هستند و مخاطب با موضوع جدیدی روبهرو نمیشود.دلیل دیگر هم این است که در خارج از ایران محدودیتها کمتر است و از این نظر آزادتری و دچار ممیزی نمیشوی. با اینکه فیلم ساختن در خارج از ایران از جنبههایی به مراتب سختتر است ولی به دلیل برخورد سادهتر و آزادی بیشتر در برخورد با سوژهها و کشف موضوعات جدید، این سختی را دوست دارم و به جان میخرم».
ویژگیهای موسیقی فیلم و نحوه همکاری با کریستف رضاعی نکته دیگری بود که در این نشست مطرح شد. فرهمند در این مورد توضیح داد:«این فیلم دومین همکاری من با کریستف رضاعی بعد از«کودکی فراموش شده» است که اتفاقا موسیقی آن فیلم را خیلی دوست دارد. در مورد این فیلم اما آقای رضاعی معتقد بودکه موسیقی نمیخواهد اما بعدها به اصرار من قطعههای کوتاه و کمی نوشت و خیلی در کاربرد موسیقی احتیاط کرد. موسیقی این فیلم یک موسیقی در سایه اما خوب است».
در پایان این نشست رضا فرهمند در توصیه به مستندسازان برای دیده شدن فیلمهایشان در جشنوارههای جهانی گفت:«به نظرم بخشی از فیلم مرتبط با ساخت و تولید فیلم و موضوع آن است و بخش دیگر مربوط به پروداکشن بعد از تولید. برای مثال در ایران پخشکنندههای زیادی وجود دارند اما مسأله این است که شخصی که میتواند فیلم را مناسب معرفی کند چه کسی است.بدون شک آن کسی که این معرفی را به خوبی انجام میدهد، در جشنوارههای خارجی موفقتر است. این مسأله خیلی مهم است و انگار با تمام شدن فیلم، تازه کار شروع شدهاست . در ایران نمیتوان خیلی به جشنوارهها متکی بود چون مثلا در مورد مستند فقط جشنواره سینما حقیقت و فیلم فجر مستند نمایش میدهند و این برای دیده شدن یک فیلم خیلی کم است. بنابراین کار پخش کننده در این مرحله خیلی مهم است، خانم مرجان علیزاده برای پخش فیلم«زنانی با گوشوارههای باروتی» خیلی خوب عمل کرد. ما قرار نیست که فقط برای مردم خودمان فیلم بسازیم ،باید ایدههایی داشته باشیم که همه ببینند و بپسندند. فیلمساز باید خودش به یک زبانی برسد که بداند یک مخاطب خارجی با پلانی که میگیرد چه ارتباطی برقرار میکند. فیلمساز باید در خودش نگاه جهانی را به وجود بیاورد».