نشست نقد و بررسی فیلم «یه وا» در پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر
پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر، عصر دوشنبه بیست و چهارمین روز از تیرماه میزبان فیلم «یه وا»به کارگردانی آناهید آباد بود. بعد از نمایش فیلم، جلسه نقد و بررسی درساعت ۱۹ با حضور کارگردان فیلم و علاقهمندان به سینمای هنروتجربه با اجرای مصطفی اسماعیلی برگزار شد.
به گزارش هنر و تجربه، در آغاز این نشست آناهید آباد این جلسه را به منتقد فرهیخته اصفهانی زاون قوکاسیان تقدیم کرد و گفت: «اولین بار در سال ۱۹۹۹ وقتی طرح این فیلم را نوشتم به زاون دادم تا آنرا بخواند و او گفت آناهید مگه میشه این فیلم را ساخت و حالا جایش خالی است تا فیلم را ببیند. در زمان بیماریاش در حال پیش تولید این فیلم بودم.»
آناهید آباد سپس در پاسخ به سوال مجری برنامه، از چگونگی شکلگیری ایده فیلمش گفت:«ایده اولیه با خود فیلم خیلی فرقی نکرده فقط چند پرسوناژ جزئی اضافه و کم شده و بیشتر جزئیات به فیلم اضافه شده است. طرح اولیه در ارمنستان و از یک تصویر به ذهنم رسید،تصویر یک زن که با دخترش در زیر باران و با یک چمدان و چتر به دست در حال فرار کردن است. بعد تصاویر بیشتری آمد و فیلمنامه کم کم در طول چند روز شکل گرفت. فیلمنامههای من تقریبا مصور هستند، یعنی مینویسم تصویر مثلا حرکت میکند. استوری بورد نداشتم، به جایش دکوپاژ مینویسم. من هم دکوپاژم را به صورت پلان معماری میکشم، مثلا حرکت دوربین و آدمها را با رنگهای مختلف درپلان دکوپاژ مشخص میکنم. این فیلم ۸۴۰ پلان دارد که سعی کردم دکوپاژم نرم باشد چون میخواستم تماشاگر فیلم را ببیند تا کارگردان را.»
در ادامه این نشست کارگردان فیلم «یه وا» با اشاره به سهم اندک ایران در بازار بینالمللی فیلم دنیا تولید مشترک را راهکاری برای رسیدن به این بازارجهانی دانست:«محصول مشترک به صورت آگاهانه اتفاق افتاد. سینمای ایران با آنکه در سکوهای بینالمللی جایگاه خوبی دارد اما در بازار سهمی ندارد، بنابراین تولیدات مشترک راه برون رفت از این بنبست تجاری است. نزدیکترین جایی که ما میتوانیم به بازارهای جهانی برسیم هم کشورهای همسایه مثل ارمنستان هستند.دلیل انتخاب من این بود که با فرهنگ ارمنستان آشنا بودم و سالها آنجا کار کردهام . حمایت در ارمنستان توسط بودجه دولتی انجام شد.در ارمنستان سینمای ایران دارای وجهه بالایی است مثل خیلی کشورهای دیگر و دولت ارمنستان فکر کرد تجربه مشترک با سینمای ایران تجربه خوبی است. ضمن اینکه فیلمسازی در آنجا ارزانتر از ایران بود، مثلا دستمزد بازیگر و خیلی از هزینهها کمتر از ایران بود.از طرف دیگر ارمنستان هم مانند ایران تجربه جنگ در سی سال اخیر خود را داشت. به ویژه که میخواستم در این فیلم به آسیبدیدگان جنگ بپردازم و روایتی زنانه داشتهباشم. تشعشعات جنگ به طور دائم در کائنات به جا میماند.جنگ تمام شده اما یه وا، بچهاش و روستائیان هنوز تحت تأثیر جنگ هستند.»
در بخش دیگری از این نشست نکاتی درباره شخصیتهای فیلم مطرح شد. آناهید آباد در توضیح کاراکترهای فیلمش و مسأله هویت در فیلم «یه وا» توضیح داد:« روستای این فیلم خودش برای من یک پرسوناژ بود و باید هویت میداشت. سعی کردم روی هویتمداری روستا کار کنم، حتی روی کوچه پس کوچههای روستا کار کردم. میخواستم روستا نمادی از هر کجای دنیا باشد، جایی که میتوان در آن شاد بود، جشن گرفت اما جنگ آنرا به هم میزند. اتفاق این فیلم را میتوانیم به هر کجای این دنیا تعمیم دهیم، حتی به انفجار برجهای دوقلو یا مترو لندن. مسأله هویت برایم مهم بود میخواستم نشان دهم اینجا هویت دارد و در این میان مرگ، زندگی، کار و حتی خوراک خوردنشان جزئیات هویت این روستا را میساخت. تمایل به واقعی و باورپذیر بودن داستان داشتم و میخواستم هویتی را معرفی کنم. تلاش کردم تماشاگر را با آن مردم آشنا کنم تا برایش باورپذیرتر باشد.»
این نشست با اشاره به موسیقی فیلم و کارکرد آن ادامه پیدا کرد. آباد در مورد موسیقی فیلمش و آهنگسازی واهان آرتونی عنوان کرد:«ایشان از اهالی موسیقی ارمنستان هستند، قبلا موسیقی آقای آرتونی را شنیده بودم و از کارش خوشم میآمد. ایشان برای اولین بار بود که موسیقی فیلم نوشت و ساخت. من فیلم را راف کات زدم و برای ایشان فرستادم، جاهایی را که میخواستم موسیقی داشتهباشد را مشخص کردم به جز یک صحنه که ایشان پیشنهاد داد، بقیه همان صحنههایی است که من در نظر داشتم. در ضمن میخواستم موسیقی با سازهای کم و درام فیلم بر روی سازچلو باشد. کار ایشان هم با ویولونسل و چلو عالی بود. فیلم را دیده و همان شب موسیقی را نوشته بود. ما طی ۲۰ روز و هر روز ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار کردیم تا موسیقی این فیلم درآمد و جزو قسمتهای شیرین فیلم همکاری با آرتونی بود. ما سعی کردیم موسیقی فیلم در عین هویت داشتن بدون مرز باشد که این هم خودش یک چالش بود. در اپیزود مرگ داوید، موسیقی و آهنگی که دخترک ( که در واقع آهنگی است از یک کشاورز) در وصف نور و روشنایی میخواند، بر روی این صحنه میآید. درواقع میخواستیم از این طریق، کنتراست رفتن از سیاهی به سفیدی را نشان دهیم و کنتراست مرگ و امید به زندگی و تقدس نور با این آهنگ روشن میشود تا این اپیزود مرگ برای تماشاگر قابل تحمل باشد.»
آناهید آباد در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران که از دلیل کم دیالوگ بودن فیلم پرسید، جواب داد:«اگر توجه کنید در فیلم هیچکس زیاد صحبت نمیکند. شما امروز در سینمای ایران میبینید فیلمها پر دیالوگ هستند و حتی اگر چشمت را ببندی هم میتوانی داستان فیلم را بفهمی، ولی من فکر میکنم، فیلم باید برای پرده ساخته شود. مسالهام این بود که فیلم لایق پرده باشد، میخواستم بدانم میتوانم با حداقل دیالوگ، پرسوناژها را نشان دهم. مثلا ناره خیلی کم حرف است و این ویژگی عامدانه انتخاب شده،چرا که او یک تغییر شخصیت در فیلم دارد. داوید هراس او را میریزد و او را از انزوا خارج میکند تا جایی که او بعد از مرگ داوید بزرگ شده و میگوید داوید مرده است. یعنی از یک موجود منزوی زیر باران و متکی به مادر در اول فیلم، به یک دختربچه تنها دم پنجره در آخر فیلم میرسد که بزرگ شده است. در واقع بیشتر حسهای ناره و اکثر پرسوناژها، بیکلام تصویر شدهاند. میخواستم پرده تماشاگر را نگه دارد.»
کارگردان فیلم«یه وا» در مورد حرکتهای نرم دوربین در فیلمش توضیح داد:«حرکتهای نرم این فیلم را مدیون آقای کریمی هستم. در طول فیلمبرداری حرکتها را تایم میگرفتم و میگفتم تایمش کم است یا زیاد. قصد داشتم ریتم حرکت تراکها با ریتم نفس کشیدن انسان یکی شود. یعنی این ریتم، ریتم پیش برنده قصه باشد. متاسفانه این حساسیتها در دو دهه اخیر سینمای ایران کاهش یافته اما من میخواستم بدانم آیا میشود این کار را کرد. مثلا این ریتم را در فیلمهای برگمان میبینیم. من فیلمنامه را با مهندسی نگارش و دکوپاژ کردم و میزانسن دادم ، تلاشم این بود درهمان پنج دقیقه اول فیلم تماشاگر را مشغول قصه کنم.»
در این نشست همچنین سوالی در مورد تجربه اکران این فیلم درسینماهای ارمنستان و سینماهای هنروتجربه مطرح شد.آناهید آباد با اشاره به بازخورد خوب اکران فیلم در ارمنستان گفت:«این فیلم در ارمنستان ۹ ماه اکران بود و بازخورد خوبی هم داشت و سالنها همیشه پر بود. البته در ارمنستان سالنها خیلی کم هستند. با این حال این فیلم در آنجا در کنار فیلمهای آمریکایی اکران شد. البته توجیه اقتصادی نداشت اما تاکنون هیچ فیلمی ساخت ارمنستان، این توفیق و این مدت اکران را نداشتهاست. در ایران هم در گروه هنرو تجربه که سینماهای محدودی دارد در حال اکران است و از این اتفاق خیلی خوشحالم. در زمان نگارش و ساخت «یه وا» فکر میکردم فیلمی بسازم تا بتواند با مخاطب عام سینما ارتباط برقرار کند. به نظرم هنروتجربه باید دارای سبد گستردهتری در اکران باشد تا تماشاگرعام بتواند امکان بیشتری برای دیدن فیلمهایش داشته باشد. هنروتجربه باید در هر گوشه شهر یک سالن حتی کوچک داشته باشد. خدا رو شکر میکنم که در ایران راهی به نام هنروتجربه هست تا فیلمها رنگ اکران بگیرند. فیلم من دو سال طول کشید تا نوبت اکران گرفت.جاده فیلم از ایده تا روی پرده کشیده شدهاست،پس اگر فیلم رنگ پرده را نبیند چرخه آن کامل نمیشود.»