نقد و بررسی «مسافر فوکوشیما»و «سوزنگرد» در پردیس سینمایی سیتی سنتر
مجتمع سیتیسنتر اصفهان عصر دوشنبه در آخرین روز دی ماه میزبان مستندهای معصومه نور محمدی بود. دو مستند به نامهای «مسافر فوکوشیما» و «سوزنگرد»که اولی به واقعه سونامی ۲۰۱۱ ژاپن و دومی به فرشی ایرانی متعلق به دوره صفویه که به ژاپن راه یافتهاست، میپردازد.
بعد از نمایش فیلمها جلسه نقد و بررسی آن با حضور کارگردان فیلم و جمعی از هنرمندان نام آشنای صنعت فرش اصفهان برگزار شد.
در ابتدای جلسه معصومه نورمحمدی در پاسخ به پرسش یکی از حضار که میخواست بداند فیلم «سوزنگرد» در چه محافل هنری مربوط به فرش نمایش داده شده است، گفت: «در دانشگاه هنر تهران، در موزه فرش و در انجمن طراحان قالی اصفهان به نمایش درآمدهاست وهم اکنون در جشنواره ترمه که به فرهنگ و هنر ایرانی در برلین و مونیخ حضور دارد. جالب است که بعد از سه سال که از تولید فیلم میگذرد، هنوز بیننده دارد و مورد توجه است. دلیل آن هم به نظرم این است که فرش کهنه نمیشود و حتی در صورت کهنهگی، قشنگ ترهم میشود. در فرش زندگی و روح و انرژی وجود دارد، چه دربارهاش فیلم بسازی چه آنرا ببافی یا طراحی کنی، این انرژی منتقل میشود و فرش زنده و پویا است».
کارگردان فیلم «سوزنگرد»در مورد منابع اطلاعاتیاش درباره فرش توضیح داد: «کسی که همیشه به او زنگ میزدم و سوال میکردم آقای تورج ژوله بود. او میگفت هرچه بیشتر بگردی کمتر مییابی و به واقع چنین است اما در مورد فرش باید بگویم ما مردمیهستیم که بیشتر گره زدهایم تا قلم . یعنی بیشتر فرش بافتهایم تا دربارهاش بنویسیم . ما خیلی فرش داریم که کتیبه ندارد و این عیب نیست از فرهنگمان میآید و ریشه در عرفان ایرانی دارد. میگوید مهم نیست چه کسی فرش را میبافد مهم این است که بافته شود. بیشترین منابع مطالعاتی درباره فرش در کتابهای آلمانی یافت میشود».
او همچنین در پاسخ به سوالی در مورد معنی واژه فرش سوزنگرد عنوان کرد: «در کتابهای آلمانیها اول بار به نام سوزن شرت برمیخوریم که به جرد یا گرد هم هست که برمیگردد به معماری مادها که شهرهایشان را گرد میساختند.شنل امپراطور ژاپن هم یک فرش سوزنگرد است که امپراطور آنرا روی زره اش میپوشیده و البته باعث افتخار ما ایرانیهاست که فرشمان تا کجاها رفته است. این فرشها در دنیا با نام پولونز نام پادشاه لهستان که آنها را سفارش داد، شناخته میشدند اما نام واقعی آنها سوزنگرد است و در کارگاههای دربار شاه عباس اول صفوی آن را میبافتند».
نورمحمدی درباره پایان فیلم «سوزنگرد» که موفق به دیدن فرش نشدند هم گفت:«این نرسیدن به فرش و ندیدنش دلایلی داشت مثلا یکی این بود که فرش در معبد نگهداری میشد و هماهنگی نکردن با آنها یکی از علل بود دوم اینکه تعداد ایرانیهای داخل ژاپن که در زمینه فرش کار میکنند، خیلی زیاد است و هر کدام نظری درمورد فرش ایرانی دارند و البته به نظرمن اینکه ما نتوانستیم فرش اصلی را ببینیم، بار دراماتیکی فیلم را بالاتر برد».
در ادامه این نشست سوالاتی هم پیرامون مستند «مسافر فوکوشیما» مطرح شد.نورمحمدی درباره انگیزهاش از ساختن این فیلم توضیح داد:«به نظرم فیلم حرف خودش را میرساند. اینکه کشوری مانند ژاپن با آن زیرساختها میتواند این سونامی و بحران را کنترل کند، خودش نکته مهمیاست و از سال ۲۰۱۱ ژاپن درگیر سونامی و وقایع مربوط به آن است و این درگیری تا ۴۰ سال دیگر هم ممکن است ادامه داشتهباشد. ژاپن در آن سونامی ماند . من وقتی به ژاپن رفتم از طریق احمد شبیری با افشین والینژاد که خبرنگار بحران است و زندگیاش را از ۲۰۱۱ وقف خبررسانی در مورد سونامی ژاپن کرده است، آشنا شدم و تلاشهای او کمک کرد تا فیلم «مسافر فوکوشیما» ساخته شود».
در پایان معصومه نور محمدی در ارتباط با وظیفهاش به عنوان مستندساز نکاتی را عنوان کرد: «این جمعی که اکنون به تماشای فیلم آمدهاند، برای من باعث خوشحالی است و از آنها تشکر میکنم مخصوصا بزرگانی همچون آقایان حقیقی، مهدیئی و صیرفیان. ما مستند سازها میگوییم اگر در سالن ۱۰ تا ۱۵ نفر تماشاچی بود، باید خیلی خوشحال باشید. این جمعیت باعث میشود، فکر کنم در این دنیا بیجهت نیامدهام و باید فیلم بسازم تا دیده و شناخته شود. ما وظیفه داریم در دنیای مستند که فقط کار و تلاش و پژوهش است و از لحاظ مالی آوردهای ندارد، کارکنیم و همه دست به دست هم دهیم تا ایران همیشه ایران بماند».