نشست نقد و بررسی فیلم های «۸۸ دقیقه فیلم کوتاه» در پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر
پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان ۱۸ آذرماه میزبان نمایش «۸۸ دقیقه فیلم کوتاه» بود که فیلمهای کوتاه«پوست خرس»،«روباه»،«بدل» ،«ایکی» و«s » را شامل میشود.بعد از نمایش فیلمها نیز جلسه نقد و بررسی فیلم کوتاه «بدل» با حضور روناک جعفری کارگردان و صحرا اسداللهی بازیگر این فیلم برگزار شد.
به گزارش هنر و تجربه در آغاز برنامه از روناک جعفری در مورد احتمال تبدیل فیلمش به ویاودی پرسید و او در پاسخ گفت:«فیلم را برای پرده ساختم و فرمتش را برای دیدن روی پرده دیدم و خیلی موافق دیدن فیلم در موبایل نیستم. یک سری پلانهای اعوجاج و وارونگی تصویری فیلم باید روی پرده دیده شود. اما از آنجا که باید بهروز شد شاید به نسخه ویاودی فیلم هم فکر کردیم».
کارگردان فیلم «بدل» در پاسخ به سوالی درباره شکلگیری ایده فیلم، با اشاره به اینکه ایده اصلی فیلم از مبحث وارونگی در روانشناسی آمده است،توضیح داد:«توضیح فیلم از نظر من کار درستی نیست، فیلم حرفش را زده و از تصویر کمک گرفته و ایدهاش را بیان کردهاست. حالا در این میان چقدر مخاطب آنرا دریافت کرده، بحث دیگری است.ایده اصلی در مورد بدل شدن و جابهجایی آدمها است و داستان فیلم هم درباره خانم بدلکاری است که دوست دارد سوپراستار شود و در دنیایش جای رویاها و واقعیتها عوض میشود».
در ادامه این بحث صحرا اسداللهی بازیگر فیلم در مورد ایده اصلی فیلم عنوان کرد:« من هم در مرحله خواندن فیلمنامه متوجه مبحث عرفانی که روناک به آن اشاه کرد، در این فیلم نشدم. تنها نکتهای که دریافتم این بود که هر آدم در حال مرگی، درآن لحظه کوتاه بین زنده ماندن و مردن، تمام آرزوها و حسرتهایی را که داشته از جلوی چشمش رد میشود،در واقع این برداشت من از فیلمنامه بود. از طرف دیگری آنچه مرا جذب کرد، این بود که همه ما کلی حسرت و آرزو داریم که به خیلیهایش میرسیم یا نمیرسیم و آخرین لحظهای که چشم میبندیم، حس میکنیم به آنها رسیدهایم. این زن هم مدتها آرزو داشته سوپر استار شود. البته آنچه گفتم دریافتهای من بود و روناک خیلی درونیتر و عرفانیتر به این فیلمنامه نگاه میکند.در مجموع بعد از گذشت سه سال همچنان این فیلم را دوست دارم و خیلی پروژه لذت بخشی برایم بود».
روناک جعفری همچنین در مورد سوررئال بودن زمان در فیلمش گفت:«آنچه در فیلم مشخص است جابهجا شدن زمانهاست.نمود تصویری این جابهجا شدن زمانها هم نمایش ساعتی است که عددهایش جابهجا شده و بههم ریخته است».
از اسداللهی درباره آشفتگی صحنه ابتدایی فیلم سوال شد، او پاسخ داد:«فیلم از لحظهای شروع میشود که بدلکار درون آب پریده و قصد خودکشی دارد و زمانی بین مرگ و زندگی است. او با حالتی آشفته در تصور خودش، از آب بیرون میآید و حالا آدمهایی که سرفیلمبرداری دیده و دلش میخواهد جای آنها باشد را با ذهنیت خودش میبیند. فیلم از آشفتگی شروع میشود و کمکم به آرامش میرسد.در واقع از حالت آشفتگی شروع میشود، کمکم جهان را میشناسد و به حالت خوب و تصوری میرسد که خودش میخواسته از جهان داشته باشد و ما این سیر را میبینیم».
در ادامه نشست جعفری پیرامون المانهای فیلم صحبت کرد:« المانها و کدهایی که در فیلم میبینیم از ابتدا در فیلمنامه وجود دارند. درواقع هنگام فیلمبرداری مبتنی بر فیلمنامه جلو رفتم و در مجموع نکتهای سرصحنه اضافه یا تغییر نکرد البته به جز پلانهای خیلی جزیی. همه کدگذاریهای فیلمنامه برای بحث وارونگی براساس مباحث روانشناسی و جامعه شناسی و عوض شدن جای آدمها بودهاست».
کارگردان فیلم کوتاه «بدل» در مورد تصاویر وارونگی فیلم هم گفت:«ایده وارونگی ایده اصلی و مرکزی فیلمنامه است. چیزی نیست که در تدوین اضافه شده باشد یا بگوییم چون خوشگل است از آن استفاده کنیم. اصلا همین ایده است که به دنبال من آمد تا آن را بسازم».
کارگردان «بدل» در توضیح پایان بندی فیلمش هم عنوان کرد:«فیلم در سادهترین حالت ممکن درباره پشت صحنه دنیای سینماست و بخشی که به عنوان دنیای بدلکار میبینیم. ما صحنهای که خانم اسداللهی درآب پریده است را واقعی و مستند میبینیم. در حقیقت از یک جایی به بعد به چند دلیل احساس کردم این بخش مستند باید در فیلم باشد. اول اینکه قهرمان فیلم آن زن بدلکار بود، دوم اینکه اگر یک بخش سورئال، بعد یک بخش رئال را در فیلم میبینیم، میخواستم یک بخش کاملا مبتنی بر حقیقت هم داشته باشیم که انگار فیلم را جمع بندی میکند و این روند به نظرم خیلی منطقی است».
صحرا اسداللهی هم در مورد صحنه پایانی این فیلم توضیح داد:«این پایان جزو فیلمنامه نبود.ما بعد از فیلمبرداری یک سال مراحل پس تولید را گذراندیم و راستش خودم هم از دیدن این پایان تعجب کردم. برای صحنه پریدن داخل آب، بدلکارداشتیم. اما خیلی دلم میخواست خودم این کار را انجام دهم. هوا هم مدام سردتر میشد. روناک اما اصرار داشت این کار را نکنم اما تصمیمم را گرفته بودم و بالاخره داخل آب پریدم و خیلی پیروزمندانه ازآب بیرون آمدم اما یکمرتبه بدنم خالی کرد و دوباره به ته آب فرو رفتم و بقیه اتفاقاتی که شما در فیلم دیدید را خیلی کم به یاد میآورم. در سینما با کمتر فیلمنامههایی برخورد میکنیم که کارگردان میداند چه میخواهد و عین فیلمنامه را فیلمبرداری میکند.«بدل» اما از جمله این آثار بود البته به جز پایان که براساس اتفاق واقعی شکل گرفت.اتفاقی که ترس عجیبی در دل عوامل ایجاد کرد و برای همین روناک تصمیم گرفت این پایان را برای فیلم بگذارد.شاید اصرارم به پریدن در آب،به دلیل شباهتهای من و شخصیتی بود که نقشش را بازی کردم».
درپایان این نشست نکاتی در مورد ارتباط تماشاگران با این فیلم مطرح شد،روناک جعفری دراین مورد گفت:« سینمای متفاوتی را دنبال میکنم و ترجیح میدهم مخاطب خاص فیلمم را ببیند و معتقدم مخاطب خاص میآید هنروتجربه و فیلم میبیند اما این به آن معنا نیست که مخاطب عام فیلم را نمیبیند و یا متوجه آن نمیشود. مخاطب عام منظور کسی است که تحصیلات سینمایی ندارد و یا سینماگر نیست. خیلی از دوستانم که رشتهشان سینما نیست، این فیلم را چندباردیده و برداشتشان را با من درمیان گذاشتهاند.این اثر به نظر من تأویلپذیر است، یعنی هرکس میتواند ازآن برداشتی داشتهباشد».