نشست نقد و بررسی فیلم «میدان جوانان سابق» در پردیس سینمایی اصفهان سیتی سنتر
نشست نقد و بررسی مستند«میدان جوانان سابق» به کارگردانی مینا اکبری در اصفهان برگزار شد.
به گزارش هنر و تجربه، پردیس سیتی سنتر اصفهان پنجشنبه ۳۰خرداد میزبان نمایش مستند «میدان جوانان سابق» در ساعت ۱۹ بود .پس از نمایش مستند نیز نشست نقد و بررسی با همراهی مینا اکبری کارگردان و الهه خسروی مشاور رسانهای فیلم برگزار شد.
برنامه با معرفی مهمانان و آیین تجلیل از پیشکسوت عکاسی مطبوعات اصفهان؛ عباس فلاح آغاز شد. او از سی و سه سال کار مستمر در عکاسی سرویس حوادث و ورزشی گفت و اعلام کرد این روزها به خاطر عارضه قلبی کم کار شده است. سپس طی صحبتهایی مینا اکبری از دوستان قدیمیمطبوعاتیاش نام برد که در بین حاضرین بودند و این آیین و جلسه نمایش فیلم را به زاون قوکاسیان تقدیم کرد. مردی که به قول او، با خندههایش از میهمانان سینمایی اصفهان استقبال و با لبخند بدرقهشان میکرد.
مینا اکبری در نشست نقد و بررسی فیلم عنوان کرد: «عکس بهانهای بود برای اینکه این سفر و روایت شروع شود. از آن عکس و مانند آن در آلبومهای اکثر روزنامهنگاران یافت میشود. درعین حال عکس نمادینی است که در میدان جوانان سابق گرفته شده. میدانی که در دورهای که در روزنامه جامعه کار میکردیم،وقتی تهدید به بمبگذاری میکردند،مجبور میشدیم تا بررسیهای لازم، در آن میدان بنشینیم و گزارشهایمان را بنویسیم. البته اسم میدان جوانان به استاد کاظم معتمدنژاد که پدر روزنامه نگاری ایران است، تغییر کرده اما جالب است که نام سابق میدان همچنان زیر این اسم نوشته شدهاست. من هم با دیدن نام میدان جوانان سابق روی این تابلو حس کردم ، یکی از آن جوانان سابق هستم که با آن میدان سنم بالا رفتهاست.»
مینا اکبری ادامه داد: «تأکید میکنم این فیلم به هیچ عنوان فیلمی سیاسی نیست بلکه یک فیلم صنفی است. شاید برخی اتفاقات فیلم وجه سیاسی داشته باشد اما نگاه من صنفی بودهاست. در فیلم هم اعلام میشود دولت اصلاحات هر ۹ روز با یک بحران روبهرو بوده اما در این فیلم ۶۸ دقیقهای قرار نبوده است تمام بحرانها و تحولات سیاسی آن دوران به تصویر درآید. این فیلم فقط آن اتفاقات و بحرانهایی را انتخاب کرده که تأثیر مستقیم روی مطبوعات داشتهاند. به عنوان مثال اگر ما در این فیلم به جریان کوی دانشگاه میپردازیم به دلیل این است که اتفاق کوی دانشگاه پس از توقیف روزنامه سلام رخ داد. اگر در این فیلم اکبر گنجی و حجاریان را میبینیم، به خاطر این است که آنها روزنامهنگار هم بودهاند، یا آقای دهنمکی سردبیر شلمچه و جبهه بودند. این فیلم کاملا صنفی است نه سیاسی. اینکه چطور مجوز گرفت باید بگویم راه سختی را طی کردیم. هر پلان فیلم دلیل و منطق وجود دارد و قرار نیست جانبدارارنه باشد.»
الهه خسروی نیز با تأیید سخنان مینا اکبری در رابطه با سیاسی نبودن این فیلم مستند توضیح داد:«اینکه تماشاگر فیلم را سیاسی میبیند به خاطر این است که همه چیز ما آغشته به سیاست شدهاست. این نگاه مغفول مانده صنفی به مطبوعات،همان نکتهای است که تلاش شده در این مستند نشان داده شود. اگر بتوانیم این فیلم را فارغ از سیاست ببینیم و حرفش را بشنویم، درمییابیم چه اتفاقی در جامعه ما افتاد و بعد از این نباید بیافتد تا بتوانیم راه را کاملتر و بهتر از آن چه که آن زمان رفتیم ، طی کنیم.»
در بخش دیگری از این نشست سوالی پیرامون مقایسه مطبوعات آن دوره با زمان کنونی مطرح شد، اکبری در این ارتباط توضیح داد: «آن دوره به بهار مطبوعات معروف بود. دورهای که تیراژ روزنامهها نیم میلیون و یک میلیون بود و روزنامهها تأثیر زیادی در جامعه داشتند. در مجلس ششم مطبوعات لیست دادند و بیشترین رأی را آورد. اما وضعیت کنونی روزنامهها با تیراژ حداکثر شش تا ۶۰ هزار، معلوم است که متفاوت با آن زمان است. البته آدمهای امیدوار هم در فیلم هستند مثل احمد غلامی که روزنامه نگار باقی مانده و میگوید حتی اگر هزار نفر هم روزنامه بخرند من امیدوارم و قدر کسانی که روزنامه میخرند را میدانم یا نیوشا توکلیان. فیلم با امید تمام میشود، آدمهایی که ماندهاند میآیند و سرجای خودشان میایستند و میدان را خالی نمیکنند و عکسشان را میگیرند. به نظرم آنچه باعث میشود ما ادامه دهیم و مطبوعات موثری داشته باشیم، همین امید است. افراد حاضر در فیلم درواقع نمایندگی میکنند آن ۷۲ نفری را که داخل عکس هستند. تعدادی از این افراد مهاجرت کردهاند. یک عده مردهاند و عده ای هنوز در حال کارکردن هستند. یک عدهای هم شغلشان را عوض کردند. دو دسته در این فیلم نماینده ندارند کسانی که فوت کردهاند و چند نفری که در زندان هستند. ساختار فیلم هم براساس ساختار ژورنالیستی است یعنی تیتر، میان تیتر و لید دارد.»